ترس
چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۲۸ ب.ظ
من از سلام میترسم
از احترام میترسم
ازین پیام گمشده در واژه های خام میترسم
من از حجاب میترسم
از التهاب میترسم
از این خیال ملتهب هواشده در حباب میترسم
من از بهای صداقت
از انتهای رفاقت
از آبروی شهامت بیمناکم
از این نگاه پر تنش شانه در حصار بیزارم
از آسمان سقوط به قعر بلندی نشانم نیست
ازین فضای مضطرب روان کش بی اختیار بیزارم
صدای بی همه بودن در استخوان من است
صدای زمخت تنهایی
صدای شعله خاموشی
صدای بیخوابی!
عذاب وحشت رسوایی هماره در خیال من است
عذاب گناه اجباری
عذاب بی هنری!
من، عابر شب شکسته ی بی فردا
من، عاشق روزهای بارانی
من، آن غریبه ی دردآشنای بی حرفی
من این نشانه ی ویرانی
کجای این تلاطم وحشی رها شده ام؟؟
- ۰۰/۰۵/۱۳
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥