انتهای راهرو سمت چپ

هذیان های بیمار تخت کناری

انتهای راهرو سمت چپ

هذیان های بیمار تخت کناری

انتهای راهرو سمت چپ

من رها شده ام میان فرصت ها
و شعله های جبر را زبانه میکشم

آخرین مطالب

۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

۳۱
مرداد
۰۰
آسمان دور سرم می چرخد
پای برخاستنم می لنگد
 
در سکوتی که درونم جاریست
لحظه هایم دم به دم میگندد
 
کورسوییست در این تاریکی
که به تنهایی من می خندد
 
بوی مرگی که درین نزدیکیست
با عبور نفَسم می جنگد
 
خونم از سوز دلم می جوشد
اجل از کُشتن من می ترسد

 

 

ریسمانی که زدم بر گردن

پای فریاد مرا می بندد

 

  • ناخلف
۲۰
مرداد
۰۰
خدا دو تاست!
خدایی که ما آدمارو خلق کرده
و خدایی که ما آدما خلقش کردیم!
  • ناخلف
۱۳
مرداد
۰۰

من از سلام میترسم

از احترام میترسم

ازین پیام گمشده در واژه های خام میترسم

من از حجاب میترسم

از التهاب میترسم

از این خیال ملتهب هواشده در حباب میترسم

من از بهای صداقت

از انتهای رفاقت

از آبروی شهامت بیمناکم

از این نگاه پر تنش شانه در حصار بیزارم

از آسمان سقوط به قعر بلندی نشانم نیست

ازین فضای مضطرب روان کش بی اختیار بیزارم

صدای بی همه بودن در استخوان من است

صدای زمخت تنهایی

صدای شعله خاموشی

صدای بیخوابی!

عذاب وحشت رسوایی هماره در خیال من است

عذاب گناه اجباری

عذاب بی هنری!

من، عابر شب شکسته ی بی فردا

من، عاشق روزهای بارانی

من، آن غریبه ی دردآشنای بی حرفی

من این نشانه ی ویرانی

کجای این تلاطم وحشی رها شده ام؟؟

  • ناخلف